در طيف الكترومغناطيس بعد از عبور از امواج ماكروويو به امواج مادون قرمز ميرسيم. اين بخش شامل طول موج هايي از 1 تا 1000 ميكرون هستند. تمامي اجسام كه دمايي بالاتر از صفر مطلق (273- درجهي سلسيوس) دارند امواج الكترومغناطيس اين محدوده را تابش ميكنند. اين انرژي از اولين يكهزارم اينچ سطح جسم انتشار مييابد. امروزه تجهيزات مختلفي از اين نوع از امواج الكترومغناطيس استفاده ميكنند. ريموت كنترلهاي تجهيزات صوتي و تصويري، انواعي از سرعت سنجهاي مادون قرمز پليس، سيستمهاي امنيتي ارزان و بسياري ديگر از كاربردها از امواج مادون قرمز استفاده ميكنند.
كشف امواج مادون قرمز را به ويليام هرشل نسبت ميدهند. هرشل با استفاده از يك منشور نور خورشيد را تجزيه كرد و سپس با استفاده با يك ترمومتر كه آن را در هر طيف رنگي قرار میداد به اندازهگيري دما ميپرداخت. وي بهطور كاملا تصادفي وقتي ترمومتر را در قسمتي خارج از نور قرمز مرئي قرار داد، متوجه شد كه با اينكه نوري در اين بخش ديده نميشود دماي ثبت شده در اين بخش از ساير بخشها بيشتر است. وي همچنين متوجه شد كه طيف هايي كه در قسمت پايين نور تجزيه شده هستند، داراي انرژي گرمايي كمتر هستند. لذا ميتوان گفت كه اولين ترموگرافي بهطور تصادفي توسط هرشل در سال 1800 انجام شده است. درهمان سال هرشل اولين فيلم اينفرارد يا مادون قرمز را ايجاد كرد.
همزمان با كاركردهاي عملي انجام شده در زمينهي نور و امواج، جنبههاي تئوريك و علمی نيز به سرعت توسعه يافت بهطوريكه در سال 1873 جيمز ماكسول قوانين امواج الكترومغناطيس را فرمولبندي كرد. حركت اصلي در صنعت ترموگرافي (گرمانگاري مادون قرمز) در سال 1929 توسط زِرني با ساخت اولين ترموگرام واقعي (عكس مادون قرمز) آغاز شد. در نهايت در اوايل قرن بيستم ماكس پلانك ثابت كرد كه بين دماي يك جسم و شدت امواج و طول موج مادون قرمز رابطه وجود دارد.
برگرفته از کتاب راهنمای جیبی ترموگرافی